|
" هور بابايي " ، مراسمي است سنتي و كهن كه مردم نوش آباد، آن را معمولا در نيمه ماه رمضان برگزار مي كنند.
درباره نام اين مراسم ، تعابير جالبي وجود دارد ؛ از جمله برخي " هوربابا " را همان " هومبابا "يكي از شخصيت هاي نهفته در داستان گيلگمش مي دانند كه نگاهبان درختان سدر بود و در جنگ با گيلگمش كشته شد . اما اين تعبير ، ظاهرا ارتباط چندان محكمي با اين آيين مذهبي - محلي ندارد .
نوش آباد، كاشان- مشاور رييس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري گفت: شهر زير زميني نوش آباد، شاخص هاي ثبت در فهرست آثار جهاني را دارد.
ايرنا،منحصر به فرد بودن، ساخته دست بشر بودن و مديريت واحد را سه شاخص اصلي يك اثر جهاني اعلام كرد.
وي افزود: با توجه به معماري انحصاري شهر زير زميني نوش آباد و دارا بودن هر سه ويژگي لازم را براي ثبت در آثار جهاني است.
امينيان،با اشاره به دست كن بودن شهرزير زميني نوش آباد، خلاقيت و تفكر بشري را دومين خصوصيت اين اثر تاريخي عنوان كرد.
به گفته وي، مديريت واحد، سومين ويژگي يك اثرجهاني است كه با توجه به وسعت فضاي شهر زير زميني نوش آباد، همكاري همه شهروندان را مي طلبد.
امينيان، همكاري بيشتر مردم و مسوولان را براي حفظ اين اثر منحصر به فرد خواستار شد.
شهر زيرزميني نوش آباد در 7 كيلومتري شمال كاشان يكي از منحصر به فردترين شهرهاي زيرزميني جهان است كه پيشينه اش به دوران پيش از اسلام باز مي گردد.
اين شهر كه به صورت اتفاقي طي ساخت و ساز يكي از خانه هاي شهر نوش آباد كشف شد، به منظور حفاظت ساكنان شهر در جنگ ها و غارتهاي محلي به ويژه به هنگام حمله مغول استفاده مي شده است.
در توصيف اين شهر زير زميني گزارشگران منابع معتبر آورده اند كه اين شهر در سه طبقه در زير زمين با عمق بين چهار تا هجده متر ساخته شده و در ابعاد هزاران متر مربع در زير بافت كنوني شهر نوش آباد گسترده است.
شهري نظامي و دفاعي كه هنوز هم بخش هاي زيادي از آن براي باستان شناسان ناشناخته باقي مانده است اما با اين حال، نمونه كامل و مبتكرانه اي از بهكارگيري اصول پدافند غيرعامل به شمار مي رود كه حفاظت از مرزهاي ايران را در طول تاريخ نشان مي دهد.
اگر از پدافند غير عامل چيزي نمي دانيد، همين جا داخل پرانتز برايتان بگوييم كه پدافند غيرعامل، به مجموعه اقداماتي گفته ميشود كه بدون بهكارگيري سلاح جنگي انجام ميشود تا از وارد شدن خسارات به تجهيزات و تاسيسات حياتي و حساس نظامي و غيرنظامي و البته تلفات انساني جلوگيري كند و يا ميزان اين خسارات و تلفات را به حداقل برساند. مردم ايران به خاطر وضعيت جغرافيايي خاص كشور و قرار گيري شان در مسير روندگان به غرب و شرق هر از چند گاهي مورد تجاوز و تاخت و تاز اقوام مختلف قرار مي گرفتند و چاره اي نداشتند جز آنكه علاوه بر ساختن ديوار و قلعه و ارگ و حصار، دست به دامان شهرهاي زيرزميني يا همان پدافند غيرعامل شوند.
«اويي» چيست؟
«اويي» تونلي است دست كن كه در دورههاي مختلف تاريخي كاربرد نظامي و دفاعي داشته است. اين اثر در سال1383 هنگامي كه يكي از اهالي شهر نوش آباد در حال حفر زمين در منزل خود بود بهصورت اتفاقي كشف شد. يعني درست جايي در فاصله 5/7كيلومتري از شمال شهر تاريخي كاشان و 5/2كيلومتري از غرب شهر جديد آران و بيدگل. در اولين فصل از كاوشهاي باستانشناسي، تيمي متشكل از كارشناسان باستانشناسي، معماري، تاريخ و جغرافيا در شهر زيرزميني «اويي» مشغول كاوش شدند و به مطالب جالبي دست يافتند.
كاوشها نشان مي داد كه اين شهر زيرزميني در دورههاي مختلف از باستان تا دوره اسلامي مورد استفاده قرار ميگرفته و بيش از 50شيء سالم مثل سفالينههاي مربوط به دوره ساساني تا قاجار از اين مكانها به دست آمده است.
اين مجموعه كه بهصورت دستكن زير بافت شهر نوش آباد بهصورت مجموعهاي از اتاقها، راهروها، چاههاو كانالهاي متعددي در 3 طبقه ايجاد شده است بر ديوارههاي آن آثار برخورد لبه شيء تيز ديده ميشود و با توجه بهسختي جنس زمين اين منطقه، باستانشناسان اين فرضيه را مطرح كردهاند كه وسايلي كه براي حفاري استفاده ميشده، بايد از جنسي شبيه الماس برخوردار بوده باشد.
ديده مي شود كه در مواقع احساس خطر يا ورود هواي آلوده يا دود به طبقات
با تخته سنگ دريچه را مسدود كرده و يا اگر دشمن قصد ورود به فضاها را داشته
با سنگها كه حكم وسايل و ابزار دفاعي را داشته بر سر مهاجمين ميكوبيدند
طبقه اول اين اثر در عمق 4متري و طبقه سوم در عمق 18متري از سطح زمين ساخته شده است و ارتفاع هر طبقه حدوداً 180سانتيمتر است. وسعت اين مجموعه هنوز بهدرستي مشخص نيست و باستانشناسان احتمال ميدهند كه اين شهر تا 15 هزار متر مربع وسعت داشته باشد.
اتاقها با ارتفاع180 سانتي متر و با ابعاد مختلف براي اسكان موقت حفاري كردهاند. در بدنه اتاقها تعدادي طاقچه مشاهده ميشود. اتاقها به شكل تو در تو و با راهروهاي زاويه دار كه ديد مستقيم را با فضاي بعدي از بين ميبرد، ساخته شده است.
در 20سانتيمتري زيرسقف و به فاصله يكمتر در تمام بدنه اتاقها حفرههايي براي قرار دادن چراغهاي پيهسوز جهت تامين روشنايي فضاها تعبيه شده است؛ چندين پيه سوز به دست آمده با قدمت 700سال حكايت از اين ماجرا دارد و كارشناسان معتقدند اين نوع معماري با اين شكل ساختاري در جهان منحصر به فرد است.
در بدنه ديوار اتاقها و در بعضي از آنها چاهكهايي مشاهده ميشود كه به سختي ميتوان وارد آن شد. ارتفاع اين چاهكها 3تا 5متر است كه راه ارتباطي به طبقات بعدي است.
در دهانه هر چاهك تعدادي قلوه سنگ و يك تخته سنگ به اندازه دريچه چاهك ديده مي شود كه در مواقع احساس خطر يا ورود هواي آلوده يا دود به طبقات با تخته سنگ دريچه را مسدود كرده و يا اگر دشمن قصد ورود به فضاها را داشته با سنگها كه حكم وسايل و ابزار دفاعي را داشته بر سر مهاجمين ميكوبيدند.
راههاي ورودي به طبقات بعدي طوري حفاري شده كه هر كس قصد ورود به فضاها را دارد ناگزير بايد از پايين به بالا حركت كند كه قدرت دفاعي افراد مهاجم را به صفر ميرساند و اين ساختار دفاعي بهگونهاي است كه تسلط كافي را براي مقابله با دشمن فراهم ميكند.
دژ «آهاي»!
اگر لغت نامه ها را جستجو كنيد، «اوي» را واژهاي مي بينيد كه در گويش كاشاني معادل «آهاي» فارسي قرار مي گيرد. اهالي منطقه ميگويند به لحاظ تو در تو بودن و تاريك بودن شهر زيرزميني در قديم افراد براي پيدا كردن يكديگر با صداي بلند با كلمه (اوي ) همديگر را صدا ميكردهاند. همچنين گفته ميشود هنگام حفر شهر زيرزميني، وقتي دلو پر از خاك ميشده مقني فرياد ميزده(اوي)و فردي كه مسئول بالا كشيدن دلو بوده است با شنيدن اوي متوجه ميشده كه دلو از خاك پر شده و آن را بالا ميكشيد. به اين دليل اين تونلهاي پيچ در پيچ شهر زيرزميني به اويي معروف شده است!
برگرفته از همشهري (با تغيير و تلخيص)
روز مهرورزي، با لالايي مسن ترين بانوي نوش آبادي غروب كرد.
به همت انجمن دوستداران آثار تاريخي و مفاخر فرهنگي نوش آباد، همايش يك روز ه "پدربزرگها،مادربزرگها، آيه هاي ماندگار" در خجسته زادروز ميلاد رسول رحمت و مهرباني در كتابخانه عمومي اين شهر تاريخي برگزار شد.
اين همايش به منظور تجليل از 300 سالمندي برگزار شد كه بيش از 75 بهار و زمستان را در اين زمين خاكي منشا بركت بودند.
" مهندس سيف الله امينيان" مشاور رييس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري سخنران و تنها مسوول اجرايي حاضر در اين همايش بود.
مهندس امينيان گفت: هرجا پيري نيست، نوري نيست. پدربزرگها و مادر بزرگها، حلقه اتصال همه فاميل هستند پس حرمت آنها را نگه داريم.
معاون سابق سازمان ميراث فرهنگي افزود: سالمندان ارزشهاي جامعه و مايه بركت هستند پس قدر اين ارزشها را بدانيم.
وي اظهار داشت: در زمانهاي قديم، وقتي پيري در كوچه اي بود، هيچ سواره اي از آنجا رد نمي شد و سواره ها هم به احترام آنها پياده مي شدند.
وي با تجليل از برگزار كنندگان مراسم گفت: نوش آباد، شهر تاريخ است و با اجراي اين همايش به همه ايران درس داد كه بايد هميشه از بزرگترها تجليل كرد و چه روزي بالاتر از روز ميلاد پيامبر اسلام(ص) كه با اخلاق كريمانه خود اسلام را گسترش داد.
اين مراسم كه از ساعت 3 شروع شده بود، تا ساعت 5/6 به طول انجاميد .
پايان بخش اين مراسم لالايي، خانم "فرخ قنبري" 101 ساله و مسن ترين بانوي نوش آباد و اذان "سيدمهدي نقوي" موذن پير اين شهر بود.
استقبال از اين مراسم به حدي بود كه ساعت 5/3 سالن 500 نفره همايش پر شده بود از سالمندان و نوه هايشان و بيش از 200 نفر بر روي صندليهاي لاستيكي چيده شده در راهرو و يا ايستاده در سالن اين مراسم را تماشا مي كردند.
فصل نهم قانون مجازات اسلامي - تخريب اموال تاريخي ، فرهنگي
ماده 558 - هركس به تمام يا قسمتي از ابنيه ، اماكن ، محوطه ها و مجموعه هاي فرهنگي - تاريخي يا مذهبي كه در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است ، يا تزئينات ، ملحقات ، تاسيسات ، اشتياء و لوازم و خطوط ونقوش منصوب يا موجود در اماكن مذكور ، كه مستقلا" نيز واجد حيثيت فرهنگي - تاريخي يا مذهبي باشد ، خرابي وارد آورده علاوه بر جبران خسارات وارده به حبس از يك الي ده سال محكوم مي شود .
ماده 559 - هر كس اشياء ولوازم و همچنين مصالح و قطعات آثار فرهنگي - تاريخي را موزه ها و نمايشگاهها ، اماكن تاريخي و مذه - بي و ساير اماكن كه تحت حفاظت يا نظارت دولت است سرقت كند يا با علم به مسروقه بودن اشياي مذكور را بخرد يا پنهان دارددر صورتي كه مشمول مجازات حد سرقت نگردد علاوه بر استرداد آن به حبس از يك تا پنج سال محكوم مي شود .
ماده 560 - هر كس بدون اجازه از سازمان ميراث فرهنگي كشور ، يا با تخلف از ضوابط مصوب و اعلام شده از سوي سازمان مذكور در حريم آثار فرهنگي - تاريخي مذكور در اين ماه مبادرت به عملياتي نمايد كه سبب تزلزل بنيان آنها شود ، يا در نتيجه آن عمليات به آثار و بناهاي مذكور خرابي يا لطمه وارد آيد ، علاوه بر رفع آثار تخلف و پرداخت خسارات وارده به حبس از يك تا سه سال محكوم مي شود .
ماده 561 - هرگونه اقدام به خارج كردن اموال تاريخي ، فرهنگي از كشور هرچند به خارج كردن آن نيانجامد قاچاق محسوب و مرتكب علاوه بر استرداد اموال به حبس از يك تا سه سال و پرداخت جريمه معادل دو برابر قيمت اموال موضوع قاچاق محكوم مي گردد .
تبصره - تشخيص ماهيت تاريخي ، فرهنگي به عهده سازمان ميراث فرهنگي كشورميباشد .
ماده 562 - هرگونه حفاري وكاهش به قصد بدست آوردن اموال تاريخي ، فرهنگي ممنوع بوده ومرتكب به حبس از شش ماه تا سه سال و ضبط اشياء مكشوفه به نفع سازمان ميراث فرهنگي كشور و آلات و ادوات حفاري به نفع دولت محكوم مي شود . چنانچه حفاري دراماكن ومحوطه هاي تاريخي كه در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است ، يا در بقاع متبركه و اماكن مذهبي صورت گيرد علاوه بر ضبط اشياء مكشوفه وآلات و ادوات حفاري مرتكب به حداكثر مجازات مقرر محكوم ميشود .
تبصره 1 - هر كس اموال تاريخي ، فرهنگي موضوع اين ماده را برحسب تصادف بدست آورد و طبق مقررات سازمان ميراث فرهنگي كشور نسبت به تحويل آن اقدام ننمايد به ضبط اموال مكشوفه محكوم ميگردد .
تبصره 2 - خريد و فروش اموال تاريخي ، فرهنگي حاصله ازحفاري غيرمجاز ممنوع است و خريدار و فروشنده علاوه بر ضبط اموال فرهنگي مذكور ، به حبس از شش ماه تا سه سال محكوم مي شوند . هرگاه فروش اموال مذكور تحت هر عنوان از عناوين بطور مستقيم يا غيرمستقيم به اتباع خارجي صورت گيرد ، مرتكب به حداكثر مجازات مقررمحكوم مي شود .
ماده 563 - هركس به اراضي و تپه ها واماكن تاريخي ومذهبي كه به ثبت آثار ملي رسيده ومالك خصوصي نداشته باشد تجاوز كند به شش ماه تا دو سال حبس محكوم مي شود مشروط بر آنكه سازمان ميراث فرهنگي كشور قبلا" حدود مشخصات اين قبيل اماكن و مناطق را درمحل تعيين و علامتگذاري كرده باشد .
ماده 564 - هركس بدون اجازه سازمان ميراث فرهنگي وبرخلاف ضوابط مصوب اعلام شده از سوي سازمان مذكور به مرمت يا تعمير ، تغيير ، تجديدو توسعه ابنيه ياتزيئنات اماكن فرهنگي ، تاريخي ثبت شده در فهرست آثار ملي مبادرت نمايد ، به حبس از ششماه تا دوسال وپرداخت خسارت وارده محكوم مي گردد .
ماده 565 - هركس برخلاف ترتيب مقرر در قانون حفظ آثار ملي اموال فرهنگي - تاريخي غير منقول ثبت شده در فهرست آثار ملي رابا علم و اطلاع از ثبت آن به نحوي به ديگران انتقال دهد به حبس ازسه ماه تا يك سال محكوم مي شود .
ماده 566 - هركس نسبت به تغيير نحوه استفاه از ابنيه ، اماكن و محوطه هاي مذهبي ، فرهنگي و تاريخي كه در فهرست آثار ملي ثبت شده اند . برخلاف شئونات اثر و بدون مجوز از سوي سازمان ميراث فرهنگي كشور ، اقدام نمايد علاوه بررفع آثار تخلف و جبران خسارت وارده به حبس از سه ماه تا يكسال محكوم ميشود .
ماده 567 - در كليه جرائم مذكور در اين فصل ، سازمان ميراث فرهنگي يا ساير داير دولتي بر حسب مورد شاكي يا مدعي خصوصي محسوب مي شود .
ماده 568 - در مورد جرايم مذكور در اين فصل كه بوسيله اشخاص حقوقي انجام شود هركي از مديران و مسوولان كه دستور دهند باشند ، برحسب مورد به مجازاتهاي مقرر محكوم مي شوند .
تبصره - اموال فرهنگي ، تاريخي حاصله از جرائم مذكور دراين فصل تحت نظر سازمان ميراث فرهنگي كشور توقيف ودركليه مواردي كه حكم به ضبط و استرداد اموال ، وسائل ، تجهيزات و خسارات داده ميشود به نفع سازمان ميراث فرهنگي كشور مورد حكم قرار خواهد گرفت .
ماده 569 - در كليه موارد اين فصل در صورتي كه موردموردتخريب ، ملك شخصي بوده و مالك از ثبت آن به عنوان آثار ملي بي اطلاع باشد از مجازاتهاي مقرر در مواد فوق معاف خواهد بود .
جغرافيا
نوش آباد با طول جغرافيايي 51 درجه و عرض 34 درجه و در 8 كيلومتري شمال شهر كاشان و 3 كيلومتري غرب شهر آران و بيدگل قرار دارد . از ديگر ويژگي هاي جغرافياي نوش آباد وجود ريگزار شن در قسمت شمالي و شمال غربي است كه ازطريق آن با كوير مركزي ايران ارتباط برقرارميكند .آب و هواي شهر گرم و خشك است . جمعيت نوش آباد حدود دوازده هزار تا پانزده هزار نفر است . اقتصاد نوش آباد در گذشته بر كشاورزي و دامداري و قالي بافي مبتني بوده است . امروز نيز مردم نوش آباد در اين بخش ها فعال هستند اما اكثريت جمعيت در بخش صنعتي و خدمات مشغول به كار هستند . قالي بافي نيز به دليل تغيير ارزشهاي فرهنگي و اجتماعي و سطح درآمد خانوارها رونق گذشته را ندارد اما كم و بيش در جريان است .
محصولات كشاورزي نوش آباد به طور عمده شامل پنبه ، جو ، گندم ، طالبي ، هندوانه و پياز است محصولات باغي اين شهر مانند انار انگور و آلوچه به علت كمبود آب تقليل يافته است .
. نوش آباد از پنج محله اصلي تشكيل شده است كه به ترتيب جمعيت عبارتند از : توي ده ( بهشتي ) بالاده ( مطهري ) شيخ آباد ( منتظري) جويباره ( باهنر ) دربريگ ( رجايي)
سيماي امروز
شهرداري در اين سالها دو پارك زيبا نيز داير كرد . پارك لاله با وسعت 80 هزار متر كه در ورودي شهر و جنب امامزاده محمد قرار دارد و پارك شقايق كه در شمال شهر قرار داشته و فضاي فعلي آن 12 هزار متر مربع است امكان توسعه تا 20 هزار متر را دارد . همچنين شهرداري نوش آباد از چند سال پيش ساخت سالن ورزشي را در سايت ورزشي نوش آبادساخته است. همچنين بايد از تكميل سالن اجتماعات كتابخانه شهيد راحمي نيز نام برد كه سال گذشته به انجام رسيد . شهرك صنعتي نوش آباد نيز كه در اوايل جاده نوش آباد ـ كاشان قرار دارد رفته رفته رونق گرفته و شركت هاي متعددي در كارگاه هاي مختلف در آنجا مشغول فعاليت مي باشند
تاريخ و آثار تاريخي
شهر نوش آباد از جمله مناطق باستاني و تاريخي استان اصفهان است. وجود دهها اثر تاريخي بر جا مانده از دورههاي سلجوقي ، مغول صفوي، قاجار، در اين شهر و همچنين اشارات متون كهن تاريخي به آباداني و رونق نوش آباد در دوران پيش از اسلام و اوايل دوره اسلامي گوياي اين سابقه بلند تاريخي است . و اخيرا پس از كشف اثر منحصر به فرد شهر زير زميني ،نوش آباد در رديف شهر هاي تاريخي كشور قرار گرفته است . در كتاب با ارزش تاريخ قم كه به سال 378 هجري تاليف شده است . درباره وجه تسميه اين شهر آمده است: (( انوش آباد اين ديه را از بهر آن بدين نام كردند كه يكي از اكاسره (ساسانيان) بدان ناحيت بگذشت به چشمه اي كه آن جاست فرود آمد . آن چشمه و موضع را خوش يافت. بفرمود تا بد انجا ديهي بنا نهادند وا نوش آباد نام كردند. (ص67) نوش آباد در اوايل دوران اسلامي نيز از اهميت زيادي برخوردار بوده است چنان كه ابن رسته در كتاب الا علاق النفيسه كه به سال 290هجري آن را تأليف نموده است ، از انوش اباد به عنوان يكي از منزلگاههاي راه باستاني ري و اصفهان ياد مي كند (ص182) به نظر مي رسد پل مستحكم و باستاني اسحاق اباد كه در شمال شرقي نوش آباد قرار دارد از يادگاري هاي اين مسير مهم تاريخي است
هم چنين در ديوان ابوالرضا راوندي شاعرو فقيه شيعي دوره ي سلجوقي ازآباداني اين شهر ياد شده است (ص74) يادي هم كه باباافضل كاشاني از حكما و عرفاي بزرگ دوره مغول در مكتوبات خود از نوش آباد مي كند نشان از اهميت تاريخي و فرهنگي اين خطه در دوران مغول است. (ص706) به جز اين كتاب ها ده ها كتيبه مهم تاريخي از دوران سلجوقي تا قاجار در نوش آباد وجود دارد كه از جمله مي توان به كتيبه هاي مناره مسجد جامع ومحراب گچبري مسجد علي كه در آن به نام خلفاي راشدين اشاره شده و به طور قطع از آثار دوره سلجوقي مي باشد .همچنين وجودكتيبه ها ي متعدد تاريخي از 923 تا 1140هجري نشان از رونق و اهميت اين شهر در دوره صفوي است اشاره كرد .
در داخل شهر نوش آباد حدود 30 اثر تاريخي وجود دارد كه مهمترين آن ها عبارتند از:مسجد جامع عتيق ، مسجد علي ، قلعه ي سي زان وپل اسحاق اباد از دوره سلجوقي و ايلخاني زيارتگاه امامزاده محمد ،مسجد حاج سيد حسين ، آب انبار توده و آب انبار چاله سي ، قلعه مورچان ، قلعه سيجان و زيارتگاه شاهزاده اسحاق ، زيارتگاه تاج الدين ، مسجد موسي بن جعفر ، آب انبار درب ريگ ، مسجد محبين و مسجد قائميه از آثار دورهي قاجاري ، همچنين در خارج از محدوده ي بافت شهر نيز ده ها اثر تاريخي و باستاني وجود دارد كه از پتانسيل هاي گردشگري اين شهر به حساب مي آيد. همچنين نوش آباد از حيث فرهنگي بويژه برگزاري آيين هاي عزاداري محرم اهميت فراوان دارد و اين مراسم صدها سال است كه با شور و هيجان برگزار مي شود. نوش آباد خيزش گاه دانشمندان بزرگي نيز بوده است كه از جمله ي آن ها مي توان به علامه محمد بن محمد زمان نوش آبادي فقيه ، فيلسوف و متكلم بزرگ اواخر دوره صفوي و استاد علامه مهدي نراقي كه آثار متعددي از وي برجاي مانده و هم چنين فقيه و عالم بزرگ دوره ي افشاري آيت ا... ملا علي اكبر نوش آبادي كه آثار وي به صورت نسخه ي خطي وجود دارد ، اشاره كرد.
بافت تاريخي
بر اساس اين مطالعات نوش آباد به دليل ويژگيهاي ممتاز از جمله جاذبه هاي تاريخي داخل بافت به ويژه شهر زير زميني و آثار فاخر دوران سلجوقي ، صفوي و قاجاري در كنار ويژگيهاي فرهنگي و آئيني به ويژه آئين هاي محرم كه هر ساله با شكوه تمام در اين شهر اجرا مي شود و همچنين جاذبه هاي تاريخي و طبيعي خارج بافت واقع در كوير كه در بر دارنده ده ها اثر باستاني ، تاريخي و طبيعي است ، داراي ظرفيت هاي گردشگري فراوان است و مي تواند در آينده به يكي از قطب هاي گردشگري كشور تبديل شود . بافت تاريخي نوش آباد بافتي منسجم فعال و پويا است و حتي بخش مهمي از عناصر آن در چند دهه اخير تخريب شده است اما هنوز انسجام خود را به عنوان بخش اصلي و مهم شهر حفظ كرده است . پنج مركز محله نوش آباد شامل محلات توي ده ، بالاده ، شيخ آباد ، جويباره و دربريگ كه معمولاً از عناصري مانند ميدان ، حسينيه ، مسجد و بازارچه تشكيل شده اند مبتني بر ساختارهاي دوران صفوي و قاجاري هستند گرجه برخي از اين ساختارها تا دوره سلجوقي نيز استمرار دارد . هسته ي مركزي محله ي توي ده كه تقريبا در مركز نوش آباد قرار دارد از عناصر ارزشمندي همچون ميدان ، گذر ، بازارچه ، حسينيه ، مسجد ، آب انبار و حمام تشكيل شده است كه عناصر مهم تاريخي مانند مسجد علي از دوره سلجوقي ، حسينيه دوره صفوي و آب انبار قاجاري از آن جمله اند ، به ويژه آنكه مدخل يكي از بخش هاي مهم شهر زير زميني در اين هسته قرار دارد . گرچه بخش هاي مهمي از بازار و گذر و ساباط هاي بسيار باشكوه اين مجموعه در دهه هاي اخير از بين رفته اند و اثري از مكتب خانه و زور خانه ي دوره ي پيشين بر جاي نمانده . بجز اين آثار ، آثار مهم ديگري در اين محل قرار دارند از جمله مسجد آسيد حسين از دوره ي صفوي ، مجموعه مسجد و ساباط موسي بن جعفر از دوره ي قاجاري ، آب انبار مسجد امام حسين از دوره قاجاري ، برج جلوخان از دوره ي قاجاري و مسجد زيباي بني الزهرا از دوره ي پهلوي اول و چند خانه تاريخي مانند منزل حاج علي آقايي. مركز محله ي بالاده كه يكي از زيباترين و قديمي ترين مراكز محلي در منطقه ي كاشان است با شكوه تمام بسياري از ساختارهاي كهن خود را حفظ كرده است در اين مجموعه مسجد جامع از دوره سلجوقي و پيش از آن ، گذر و ساباط قاجاري ، آب انبار و بازارچه و زيارت گاه باشكوه شاهزاده اسحاق كه مكتب خانه ي دوره ي قاجاري نيز در آن واقع بوده است از جمله عناصر با ارزش اين هسته ي محلي است در سالهاي اخير تلاش قابل ملاحظه اي براي حفظ و نگهداري اين مجموعه صورت گرفته و همچنان ادامه دارد . آب انبار چاله سي ، مدخل بخشي از شهر زير زميني ، زيارت شاهزاده سليمان از دوره قاجار ، زيارتگاه گازران رسول از سال 924 هجري و آثار تاريخي باقيمانده حسينيه بالاده از جمله عناصر مهم ديگر اين محل است .
مركز محله ي جويباره كه متشكل از ميدان ، حسينيه ، مسجد و حمام است از جمله مراكز محله اي است كه گرچه حسينيه و مسجد و گذر و آب انبار تاريخي آن تخريب شده است اما اين عناصر جديد بر همان ساختارهاي قديمي پي افكنده شده چنانكه هنوز هويت مركزي ميدان مسجد و حسينيه پابر جاست
زيارتگاه سيد فاضل ، خانه ي تاريخي ارباب و بخشي از شهر زير زميني كه در زير خانه هاي اهالي پيدا شده است در اين محله واقع است . مركز محله شيخ آباد كه در قسمت شمال شرقي بافت قرار دارد نيز بر همان ساختارهاي تاريخي دوره ي صفوي بنا شده است چنانچه حسينيه و گذر حول ميدان هنوز رونق و اعتبار دارد . گرچه از حسينيه اي باشكوه و كم نظير دوره صفوي آن اثري بر جاي نمانده ولي نشانه هايي از آن در اشياء تاريخي حسينيه جديد به دست مي آيد . مجموعه ي زيارتگاهي مصفاي رقيه خاتون و شاهزاده ابراهيم در كنار كوچه باغ هاي تنگ و قديمي ، مسجد زيباي قائميه كه اشياء ي از دوره ي ايلخاني نيز در آن پيدا شده ، مسجد محبين ، خانه قديمي علي جارچي از دوره ي قاجار و زيارتگاه شاهزاده محمد از دوره صفوي در اين محل واقع است . مركز محله ي دربريگ نيز كم و بيش عناصر اصلي خود اعم از حسينيه و مسجد و بازارچه را از دست نداده است ، گرچه نشاني از حسينيه قاجاري و حوض خانه ي بسيار باشكوه كه در جوار حسينيه بوده است در دست نيست اما مهم ترين بخش بافت تاريخي نوش آباد يعني ميدان زمين وقفه و قلعه ي باشكوه سي زان را در خود جاي داده است . در مجموعه ميدان زمين وقفه بناي مهم شتر خانه ( موزه مردم شناسي ) خانه هاي حاج ذبيح اله ، خانه هاي مقصودي ، مسجد و چند ساباط و گذر قرار دارد و به عنوان يكي از پروژه هاي پيشتاز مرمت و حفظ بافت معرفي شده است . آب انبار دربريگ و خانه ي عمارتي از دوره قاجار ديگر آثار تاريخي اين محل را تشكيل مي دهد .
در رابطه با حفظ و باز زنده سازي بافت تاريخي نوش آباد يك محور گردشگري در داخل بافت تعريف شده است كه از چهار راه تختگاه تا مسجد جامع و از آنجا به جانب مسجد علي ، ميدان حسينيه توده و مدخل شهر زيرزميني و سپس به جانب مسجد موسي بن جعفر و آسيد حسين تا قلعه تاريخي سيزان و از جانبي تا ميدان زمين وقفه امتداد دارد كه در آن برنامه يك روزه گردشگري تعريف شده است تا گردشگران ضمن ديدن عناصر مهم تاريخي نوش آباد مانند شهر زير زميني و مساجد باشكوه ، گذرها و قلعه ي بي نظير سيزان از موزه ي مردم شناسي در زمين وقفه ديدن نمايند . اوئي يا شهر زير زميني كه برخي به آن نقبه نيز مي گويند يكي از شگفت انگيز ترين ساختارهاي معماري شهري است كه به جهت گستره ي وسيع ، پيچيدگي و ظرافت هاي نهفته در آن بي مثال است . گرچه نمونه هايي از اين معماري در مناطق ديگر نيز شناسايي شده است و حتي ياقوت حموي در سده ي هفتم نمونه اي از آن را در شهر تهران هم نشان داده است و آن را شبيه خانه هاي مورچگان توصيف مي كند كه مردم شهر در زير زمين بنا كرده اند. اما ظاهراً اوئي نوش آباد تنها بازمانده ي اين نوع معماري در مقياس وسيع شهري است . درباره اهميت اوئي نوش آباد كه سه فصل كاووش در آن صورت گرفته ، باستان شناسان و پژوهشگران از جوانب گوناگون سخن گفته و بخشي از رازهاي سر به مهر آنرا بر ملا كرده اند . بخش مهمي از اين معماري دست كن كه ورودي آن در پاياب دالان درازه ي شيخ آباد قرار داشته شامل بخش هاي طولاني متنوع و دور و درازي بوده است و تا پنجاه سال قبل كه مردم به ويژه جوانان براي تفريح و تفرج به اين محل مي رفته اند تا ساعت ها در آن گشت و گذار مي كرده اما نقطه ي انتهايي آن را پيدا نمي كرده اند اكنون اين بخش به دليل پر شده پاياب دالان درازه و حفر چاه هاي فاضلاب بر روي اوئي و همچنين تخريب بخش هايي از آن غير قابل بازگشايي است و تلاش باستان شناسان در اين باره تاكنون نافرجام مانده است .
اما بخش ديگر اين مجموعه كه در مجاورت آب انبار تاريخي چاله سي قرار دارد و بدنبال حفر چاه در منزل شهيد ميرزاجاني پيدا شده است يك مجموعه مسكوني در عمق 14 متري زير زمين را نشان مي دهد كه به جانب شرق و شمال امتداد دارد . اما حفر چاه هاي فاضلاب و گرفتگي معابر ادامه مسير را نا ممكن مي كند .. اولين حفاريهاي باستان شناسي درباره اويي در اين مجموعه انجام گرفت و باستان شناسان از طريق حفر يك كانال كه تا سطح پاشير آب انبار چاله سي امتداد دارد ، امكان ورود به آنرا فراهم كرده اند . بخش مهم كشف شده ديگر در محله ي توي ده و مقابل منزل شهيد آقايي قرار دارند كه از ارتفاع 4 متري آغاز مي شود و شامل چاه ها و راهروهاي پيچ در پيچ و متعدد است كه يكي از راهروها از طريق پله هاي متعددد تا عمق 17 متري امتداد داشته و به پاياب عمق قنات مي رسد . راه روي ديگر از جانب شمال به طرف مسجد بني الزهرا كه بخش وسيعي از اويي در آنجا شناسايي شده است امتداد دارد كه مسير آن مسدود است اما يكي از چاه ها در عمق 14 متري زمين به بخش وسيعي از اويي كه در زير زمين آقايي ، هاشمي نژاد ، نوابي پور و مشهدي قرار دارد منتقل مي شود كه اخيراً با تونل كه از سطح آب انبار مركزي واقع در مركز محله توي ده حفر شده قابل بازديد براي عموم مي باشد . اين معماري بي نظير كه بنابر قول باستان شناسان هسته اصلي آن در دروره ساساني شكل گرفته و در دوره هاي بعدي بويژه ايلخاني نيز توسعه يافته است به منظور پناه براي از دست مهاجمان ساخته شده است .چنانكه نوع معماري ،حوداث تاريخي و روايات مردم شناسي نيز آن را تأييد مي كند . به جز مناطق ذكر شده در نقاط ديگر شهر نيز اين معماري پيدا شده است از جمله در منزل آقاي حسن چترابگون محله جويباره درمنزل مرحوم ماشاءاله خبازي در توي ده منزل مرحوم سيد مصطفي عبدالهي كه در برج ديده باني جنوب شهر در آنجا واقع است در محله توي ده و از همه مهمتر بخش مهمي در ميدان حسينيه توي ده ، حسينيه قديم و جديد توي ده كه در نزديكي بخش بازگشايي شده واقع مي باشد و بخشي نيز از حدود مسجد بني الزهرا آغاز تا حدود چهار راه تخت گاه امتداد دارد و با احتمال بسيار زياد از جانب مسجد بني الزهرا با بخش بازگشايي شده ميدان حسينيه ارتباط دارد . باستان شناسان طول تقريباً اين فضاها را 4 كيلومتر و حجم آنرا 15 هزار متر مربع تخمين مي زنند . در صورت استمرار تحقيقات باستان شناسي و بازگشايي فضاهاي ديگر اين شهر اسرار آميز مي تواند يكي از مناطق گردشگري بين المللي شود
آثار تاريخي داخل بافت
1. مسجدجامع عتيق
مسجدجامع عتيق نوش آباد از آثار دوره ي سلجوقي كه پس از مسجدجامع ميدان كهنه قديمي ترين اثر تاريخي دوران اسلامي منطقه ي كاشان است شامل مناره سلجوقي ، 2ايوان جنوبي و شمالي ، شبستان ، جلوخوان و 3درب تاريخي است. اين اثر به شماره 2015 -19/2/1377 در فهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيده است .
مسجد علي (ع) :
2. قلعه سي زان :
3.بقعه امام زاده محمد :
3. پل اسحاق آباد :
5.آب انبار ها:
6.مساجد و بقاع متبركه :
7.خانه تاريخي حاج ذبيح الله و ساباط همجوار به شماره 14409-16/12/1384 به ثبت آثار ملي در آمد. بناي خشتي شترخانه شامل اندروني، انبارغلات و علوفه ، دالان استبلهاي شتروچارپا ، اتاق ساربانان،مطبخ خانه و رواقها پيرامون حياط از آثار منحصر به فرد دوره پهلوي كه آنرا استاد نوروز كرماني ساخته است.با كاربري موزه مردم شناسي مرمت و به همراه ميدان زمين وقفه به شماره 13115-22/5/1384به ثبت رسيد.
8. گذشته از آثار ياد شده اثرهاي تاريخي ديگري در اين شهر وجود دارد كه بعضي در سال هاي اخير در اثر بي توجهي از ميان رفته اند نظير برج و باروي نوش آباد ، حسينيه توي ده و حسينيه بالاده و برخي محتاج كاوش و كاوشگران و باستان شناسان مي باشند ، مانند: شهرزير زميني ، نقب ها و دخمه هاي اسرارآميز و تپه هاي تاريخي شمالي نوش آباد .
فرهنگ و آئين ها
همساز يا سابقه كهن تاريخي نوش آباد ، آئينها و سنتهاي ديني و فرهنگي اين شهر نيز از ديرينگي و غناي فرهنگي آن خبر مي دهد . در واقع ميراث معنوي كه در بر دارنده باورها و عقايد ، داستان ها و اشعار عاميانه ، ضرب المثلها و كنايات غني است كه شيريني و تردي خاصي به لهجه نوش آبادي مي دهد .
در كنار اين بايد از سنتها و آيينهايي ياد كرد كه غالباً زير تأثير فرهنگ شيعي و اسلامي مردمان اين شهر شكل گرفته است .
آداب و سنن مربوط به تولد ، عروسي و مرگ ، در كنار آئينهاي چون هوربابايي كه در نيمه ماه رمضان انجام شده و حال و هواي خاصي به شهر مي بخشد ، رسم چشم چيني كه شبيه به مراسم قاشق زني است كه در شهر هاي ديگر نيز سابقه دارد ، آئينها و مراسم مربوط به نذورات كه به طور عمده شامل آش ها و سفره هاي نذري است كه در آن انواع غذاهاي محلي به چشم مي خورد . اما يكي از مهمترين آئينهايي كه در نوش آباد انجام مي شود آئين هاي مربوط به واقعه عاشورا است كه خيل عظيمي از مشتاقان را از سراسر كشور به ويژه كاشان و آران و بيدگل به اين شهر گسيل مي دارد آئينهاي عاشورا گرچه قرنهاست كه دراين شهر برگزار مي شود اما در سالهاي اخير نيز بر نامه هاي جديد به آن افزوده شده و يا تغيير شكل اساسي يافته است اين آئينها كه از 18 ذي الحجه (عيد غدير ) آغاز مي شوند عبارتند از :.
۱ـ سقاخواني
۲ـ ورود كاروان
۳ـ خيمهكوبي
۴ـ نقارهزني
۵ـ دستهبرداري
۶ـ كتلبرداري
۷ـ توغبرداري
۸ـ تعزيهخواني
۹ـ خيل عرب
۱۰ـ خاكسپاري
هران _ ميراث خبر
گروه فرهنگ، محمد مشهدي: انوشيروان ساساني شهر نوش آباد را بنا كرد و براي تامين آب اهالي منطقه دستور حفر قنات هايي را در نوش آباد داد.
باستان شناسان نمي دانند كدام يك از قنات هايي كه در نوش آباد حفر شده منسوب به انوشيروان است.
از قديم الايام در افوا، مردم نوشآباد از سي و سه چشمه قنات ياد ميكردهاند كه بر دشتهاي پيرامون و كوير شمال و شمالغربي كشيده و باعث خرمي دشتهاي تشنه كوير است اين دشتها از حدود نوشآباد شروع شده و تا حدود 30 كيلومتري شمال كوير امتداد دارد.
به گواهي منابع موثق تاريخي مانند تاريخ قم اين دشتها از اوايل دوره اسلامي و حتي پيش از آن از اين رگههاي فياض حيات بهرهمند ميشوند چنانچه در اين كتاب هب دشتهايي اشاره شده كه هنوز هم پابرجاست و سرسبزي آن در كنار تپهها و قلعههاي باستاني هويداست اين مزارع كه قمي در كتاب خود از آنان ياد كرده عبارتند از: راز آباد = مرزنآباد ديناره = دهنار، جعفرآباد، حيرناباد، دنجرد = داندگرد، زنج = قوام زنگ، بر اين اساس ميتوان ادعا كرد كه قديميترين قناتهاي ايران در كوير نوشآباد قرار دارد.
تعداد زيادي از اين قناتها مانند قناتهاي حسنآباد، فيضآباد و... از داخل آبادي و جهت شرب اهالي ميگذشته است و امروزه پايابهاي متعددي در محلات قديمي نوشآباد وجود دارد كه براي برداشت آب شرب بوده است.
از جمله ويژگيهاي مهم اين قناتها اين است كه از زير مكانهاي مذهبي مانند مساجد و زيارتگاهها عبور ميكرده و مردم براي استفاده از آب قنات و وضو ساختن در مساجد حوضخانههايي بنا ميكردند تا از آب قنات جهت تطهير و وضو استفاده كنند. چنانكه در اين ميان حوضخانههاي مسجد موسيبن جعفر، مسجد دربريك و زيارتگاه شاهزاده اسحاق در نزد مردم شهرت دارند.
قنات حسنآباد پس از عبور از زيارتگاه امامزاده محمد و قناتي ديگر پس از عبور از زير مسجد حاج سيدحسين كه در آن جا بشر پايابي قرار داشت به راه خود ادامه ميدادند. در زيارتگاه امامزاده محمد آب قنات به حوض بزرگي ميريخت و پس از عبور از زير حرم وارد حوض ديگري ميشد و همراه با عمارت مياني مقابل حرم و گنبد فيروزهاي و سه ايوان شرقي، شمالي و جنوبي آن صحنه مصفا و روحنوازي را تصوير ميكرد.
از همه مهمتر اين كه اين قناتها به شهر زيرزميني (اويي) نوشآباد معماري دستكن مملو از خانهها، راهروها و فضاي بينظير كه در همه نوشآباد امتداد و بيش از چند كيلومتر طول دارد مربوط است.
چنانكه ساكنان اين شهر زيرزميني كه ظاهرا براي مصون ماندن از تهاجمات بيگانه مدت مديدي را در اين شهر سپري ميكردند براي آب شرب خود از پاياب قناتها كه بعضا حدود 10 تا 20 متر در زيرزمين قرار داشت استفاده ميكردند.
يكي از درهاي مداخل ورودي اين شهر زيرزميني در «پاياب درازه» محله شيخآباد قرار دارد و طوري تعبيه شده كه مهاجمان نميتوانستند اين مدخل تنگ و تاريك را كه به راهروهاي متعدد و پيچ در پيچ منتهي ميشد پيدا كنند.
اكنون كه دو فصل حفاري در شهر زيرزميني نوشآباد انجام شده و همچنان نيز ادامه دارد در مكانهايي از اين معماري بينظير، در محله توساده باستان شناسان به پايابهايي رسيده اند كه تا حدود 20 متر و به وسيله پلههاي متعدد به آب فياض قنات مي رسد اما از آب تمام اين قناتهاي سي و سهگانه جز خاطرهاي بر جاي نمانده و حفر چاههاي متعدد و بيرويه آب اين قناتها را خشكانده است.
در حدود 15 كيلومتري شمال نوشآباد در جايي كه زمينهاي لورگي است حدود 20 رشته قنات به موازات هم به پيش ميروند و صحنه بسيار شگفت و بينظيري را به وجود آوردهاند كه آن را به هيچ چيز نميتوان تشبيه كرد اما سكوت هراسانگيز آن چنان است كه گويي انسان در كرهاي ديگر گرفتار هيبت و حيرت شده است
موقعيت جغرافيايي
شهر نوش آباد با طول جغرافيايي 51 درجه و 26 دقيقه و عرض 34 درجه و 5 دقيقه از توابع شهرستان آران و بيدگل و از جمله مراكز تاريخي و باستاني منطقه كاشان است ، وجود آثار متعدد تاريخي از دوره هاي سلجوقي ، مغول ، صفوي و قاجار در نوش آباد گوياي اين سابقه بلند تاريخي است .
اين شهر از سمت جنوب با يك جاده آسفالته به طول 8 كيلومتر با شهرستان كاشان و از سمت شرق با جاده آسفالته به طول 3 كيلومتر با شهرستان آران و بيدگل ارتباط دارد . نوش آباد از طريق جاده كاشان ـ علي آباد با روستاهاي محمدآباد ، نصرآباد ، يزدل و علي آباد و بوسيله يك جاده خاكي از سمت شمال با روستاهاي شمس آباد و تقي آباد ارتباط دارد .
راه آهن دولتي نيز از كنار نوش آباد مي گذرد و اهالي مي توانند از طريق ايستگاه شهرستان كاشان با شبكه راه آهن سراسري ايران ارتباط برقرار نمايند .
ارتفاع نوش آباد از سطح دريا 900 متر ميباشد . اين شهر نسبتاً مسطح و شيب آن از جنوب به شمال حدود 4/0% و از غرب به شرق حدود 2/0% مي باشد .
ريگزار شن : از ويژگيهاي جغرافيايي نوش آباد قرار داشتن در دامن شنزار است . كلانتر ضرابي در تاريخ كاشان مي نويسد :«خلاصه تقريباً از يك فرسخي و دو فرسخي كاشان كه نقطه شمال است و حوالي قريه نوش آباد به سمت مشرق همه جا متصل بندريگ است كه پشته و دره و ماهورهاي بزرگ به يكديگر بسته است الي خراسان و افغانستان »
بواسطه اين ريگزار صدمات زيادي به كشاورزي و قنوات نوش آباد و بناهاي آن وارد شده است در سالهاي اخير به علت اجراي طرح تثبيت شنهاي روان از عمل تخريبي اين شنها كاسته شده است .
خشك رود سوك چم : بزرگترين خشك رود كاشان سوك چم نام دارد كه از غرب نوش آباد گذشته ، وارد دشت كوير و درياچه نمك مي شود اين موقعيت باعث مي شود كه نوش آباد در مسير سيلابهاي مخرب قرار گيرد . در سالهاي اخير اين رودخانه لايروبي شده و از خطر طغيان آن كاسته شده است
وجه تسميه (نامگذاري)
وجه تسميه نوش آباد را بايد از نام اصلي و قديم آن يعني انوشاباد جستجو كرد . در متون قرن سوم ، چهارم و ششم هجري از اين شهر بعنوان انوشاباد ياد شده است . اگر بخواهيم نام نوش آباد را به معناي لغوي آن در نظر بگيريم ، آنچنان كه در لغت نامه دهخدا درج شده است انوشا به معناي دين گبران و زرتشتيان است و انوشه به معناي خوشي و خرمي است .
در مورد وجه تسميه نوش آباد قول معتبري وجود دارد كه ما را از تكيه بر معناي لغوي آن بازمي دارد . اين وجه تسميه با سابقه تاريخي نوشاباد و اينكه در صدر اسلام نيز يكي از منزلگاه هاي راه ري و اصفهان بوده است سازگار است . اين وجه تسميه در تاريخ قم اينچنين آمده است :«انوشاباد اين ديه را از بهر آن بدين نام كردند كه يكي از اكاسره (ساسانيان) بدان ناحيت بگذشت به چشمه كه آنجاست فرود آمد و آن چشمه و موضع را خوش يافت بفرمود تا به آنجا ديهي بنا نهادند و انوشاباد نام كردند»
اين قول تاريخي با باور عاميانه مردم نيز سازگار است »درآثار تاريخي كاشان و نطنز» در اين مورد آمده است «اين خاطره تاريخي را علاوه بر آنكه نسلهاي متوالي مردم آنجا سينه به سينه بازگو كرده اند ، جايگاه فرودآمدن و اقامتگاه شاهنشاه ساساني در نزديكي چشمه قديمي قريه به نام تخت نوشيروان معروف بوده و اكنون هم آنجا را تخت گاه و چهارراه تخت مي گويند » .
در هر صورت انوشاباد در قرون اخير به سبب سنگيني تلفظ به نوش آباد تغيير نام يافته است .
محلات
نوش آباد هفت محله دارد كه به ترتيب تعداد جمعيت عبارتند از :
توي ده ، بالاده ، شيخ آباد ، جويباره ، دربريگ(دروازه ريگ) و محلات ورقاده و ولي دايه كه تابع محلات بالاده و توي ده مي باشند . اين محلات در سال 1360 به ترتيب به مناطق شهيد بهشتي ، شهيد مطهري ، شهيد منتظري ، شهيد باهنر و شهيد رجايي تغيير نام داده شد . هسته اصلي هر محله حسينيه مي باشد . معمولاً مقابل حسينيه هاي نوش آباد ميداني قرار دارد كه اطراف آن ميدان بازار محل محسوب مي شود ، مغازه هاي مختلف و مسجد حول محور آن قرار دارند . در واقع حسينيه ها تنها مراكزي هستند كه بيشترين افراد هر محل (در ماه محرم) در آنها تجمع مي كنند .
محله توي ده در مركز و شمال نوش آباد قرار دارد . محله بالاده در قسمت جنوب و جنوب شرقي ، محله دربريگ در شمال شرقي ، محله جويباره در شمال غربي و غرب و محله شيخ آباد در غرب و جنوب غربي نوش آباد قرار دارد .
نوش آباد سكناي مردم سيلك
تپه هاي سيلك كاشان بعنوان نخستين خاستگاههاي تمدن بشري در دشت محسوب مي شود . بدنبال تحقيقات پروفسور گريشمن مشخص شد در اين منطقه از هزاره پنجم قبل از ميلاد تمدن سيلك رويش خود را آغاز كرده و همپاي تمدنهاي باستاني بين النهرين به پيشرفتهاي قابل ملاحظه اي در تمدن آن روز جهان دست يازيده است . سرانجام اين تمدن در اواسط هزاره اول قبل از ميلاد به دست آشوريان نابود شد .
ساكنان رانده شده از سيلك كه شهر آنها بدست مهاجمان ويران و دستخوش حريق شده بود براي اسكان و زندگي به جلگه ها و چشمه سارهاي اطراف پناه آوردند از جمله كانونهاي مورد توجه اين مردم وحشتزده و هراسان چشمه سار و جلگه نوش آباد بود . صاحب تاريخ قم از وجود چشمه از دوران باستان در نوش آباد خبر مي دهد . چشمه اي كه در حين روايت تاريخ قم نيز هنوز زنده و فياض بوده است .
مولف «تاريخ اجتماعي كاشان» كه نوش آباد و چند جاي ديگر در كاشان را محل فرود آمدن مهاجران آريايي يا ساكنان متأخر سيلك پس از خرابي آنجا مي داند مأخذي براي اين ادعا ذكر نمي كند . ظاهراً توجه او به اين مناطق بعنوان محل فرود اقوام ذكر شده مبتني بر روايات تاريخي و يا اسطوره اي تاريخ قم و همچنين وجود آثار تاريخي از دوره ساساني در برخي از اين مناطق و در يك مورد هم كشف مسكوكات از اوايل كار هخامنشيان است كه در حوالي روستاي مرق كشف شده است .
وي پس از آوردن اين افسانه ها كه بعنوان وجه تسميه به كار رفته است مي نويسد : نتيجه مسلم و ترديدناپذيري(!) كه از اين داستان سرايي بدست مي آيد آن است كه قرنهاي متمادي پيش از ظهور اسلام و در عهد پادشاهان داستاني ايران اين قراء همچنان معمور و مسكون بوده است . البته اشاره مؤلف تاريخ قم به نوش آباد بر مبناي يك روايت تاريخي است .
دوره ساساني
در مورد ورود پادشاه ساساني به نوش آباد و وجه تسميه آن قبلاً سخن گفته شد كه در اينجا لازم به بازگويي مطلب نيست اما بايد افزود كه گذر پادشاه ساساني از نوش آباد و ساختن ديه كه در تاريخ قم بدان اشاره شده است نمي تواند بدون پيشينه زندگي در آنجا باشد بدين ترتيب معقول تر است كه بنا نهادن ديه را احيا و آباداني چشمه ساري بدانيم كه بدون شك محل تجمع انساني بوده است . زيرا وجود چشمه آنهم در دشت توجه زيادي را به خود برمي انگيزاند .
همچنين انگيزه ساختن ديه توسط پادشاه ساساني نمي تواند خالي از اغراض سياسي و نظامي باشد . جالب است بدانيم كه در تذكره هاي زيارات نوش آباد و همچنين تذكره امامزاده محمد هلال آران از نوش آباد بعنوان دارالخلافه انوشيروان ، دارالملك انوشيروان ، پايتخت خاقان انوشيروان و شهر انوشيروان ياد شده است .
بي آنكه بخواهيم در محتوا و صحت اين تذكره ها سخني به ميان آوريم ، از نظر دور نمي داريم كه اين عناوين حاكي از يك سابقه ذهني است كه در اذهان گذشتگان نقش بسته است .
به احتمال زياد اين شهر بعنوان يك نقطه حساس مركزي مورد توجه بوده است ، يكي از دلايل آن مي تواند قرار گرفتن نوش آباد در مسير شاهراه مركزي ايران بعنوان منزلگاه ري و اصفهان باشد كه در دوره هاي اسلامي اين امر مسجل و قطعي است كه بدان اشاره مي شود .
قرون اوليه اسلامي تا سلجوقي
بدنبال فتوحات اعراب مسلمان در سرزمين ايران شهر قم وكاشان در سال 23 هجري بدست ابومسلم اشعريگشوده شد .
گرچه گشايش اين شهر با نبرد و جدال شديد همراه بود اما نهايتاً دين اسلام در اين منطقه پذيرفته و تثبيت شد . اخباري در قرون اوليه اسلامي از كاشان در مورد برخي شورشها بدست مي آيد اما بهانه اصلي اين شورشها حكومتهاي اموي و عباسي هستند و مي توان اين حركتها را ناشي از عقايد شيعي دانست ، نه مخالفت با عقيده اسلامي .
در هر حال قديمي ترين مأخذي كه به نوش آباد اشاره دارد كتاب «الاعلاق النفيسه» ابن رسته (290هجري) است . وي از نوش آباد بعنوان يكي از منزلگاههاي راه بين ري و اصفهان نام مي برد و اين در حالي است كه در اين مأخذ اشاره اي به كاشان نشده است . همين موقعيت حياتي نوش آباد بر سر شاهراه مركزي ايران رهنمون ما به پيشينه تاريخي آن است .
بنابراين بايد اذعان كرد كه در همان قرون اوليه اسلامي نوش آباد موقعيت مهم و قابل توجهي داشته است و با توجه به مطالب قبلي بهتر است بگوييم اين موقعيت از قبل از اسلام تا قرون اوليه و قرنها بعد از آن همچنان حفظ شده است .
بنابر گزارش تاريخ نويسان و آنچه از كتاب «النقض» در وصف كاشان بدست مي آيد كاشان در روزگار سلجوقيان پررونق ترين دوران آباداني خود را پشت سر گذاشته است .در اين دوره نوش آباد نيز به تبع كاشان از رونق و اعتبار برخوردار بوده است كه گواه بارز آن بناي مسجد جامع نوش آباد است . اين مسجد بدون ترديد از آثار دوره سلجوقي است و ما بجز مسجد جامع كاشان و قلعه جلالي در هيچ نقطه از كاشان و اطراف آن چنين بناي باعظمتي از اين دوره سراغ نداريم .
هجوم ملك سلجوق و مياجيق به نوش آباد
ملك سلجوق بن محمد بن ملكشاه به سال 532 با لشگريان خود نوش آباد و روستاهاي اطراف كاشان را مورد قتل و غارت خود قرار داد . و ويرانيهاي بسيار نمود . گرچه شهر كاشان بواسطه برج و بارو و پايداري اهالي از اين هجوم درامان ماند اما 49 روستا و آبادي از جمله نوش آباد مورد هجوم وحشيانه قرار گرفت و بسياري از مردم نوش آباد به قتل رسيدند و بناهاي زيادي ويران شد .
ابوالرضا راوندي دانشمند نامي آن دوران كه در ديوان خود ضمن قصيده مفصلي از آن فجايع ياد كرده است در يكي از ابيات آن مي نويسد :
... و علي انوشاباد دارت دوره خروالهدتها علي الاذقان
اين بيت اشاره مي كند كه در اين هجوم سختيها و مصيبتهاي فراواني بر اهل نوش آباد وارد شد و مردم در اوج ناتواني به خاك افتادند .
همچنين در سال 594 مياجيق يكي از سرداران خوارزمشاهيان كاشان را مورد هجوم قرار داده اما پس از 4 ماه درگيري نتوانست به داخل شهر نفوذ كند و نهايتاً از در آشتي درآمد و شهر راتسخير كرد . لكن در اين مدت لشكريان او دهستانها و روستاهاي اطراف را يكباره غارت و ويران نمودند و نهايت ظلم و تعدي را به جاي آوردند كه طبعاً نوش آباد نيز كه نزديكترين فاصله را به شهر داشته است از غارت و قتل وحشيانه درامان نمانده است .
دوره مغول
در تجاوز وحشيانه مغولان در قرن هفتم هجري دوبار كاشان مورد هجوم اين قوم قرار گرفت و چنانكه شاردن فرانسوي در دوره هاي بعد گزارش ميكند حتي در اين حملات گورستانهاي كاشان و اطراف آن و قبور امام زادگان نيز ويران شدند . اما پس از اسلام آوردن غازان خان و بدنبال آن الجايتو و ابوسعيد ديگر سلاطين مغولي ، كاشان دوباره رونق و اعتبار گذشته خود را بدست آورد و بناهاي جديد برپا گرديد . در نوش آباد نيز آثار قابل ملاحظه اي از اين دوره به چشم مي خورد . يكي از آن آثار محراب گچ بري زيباي مسجد علي (ع) و احتمالاً ايوان شمالي مسجد جامع نوش آباد است ، زيرا ايوانهاي دوره مغول نسبت به دوره پيشين از ارتفاع زيادي برخوردار است و اين ويژگي در اين ايوان به چشم مي خورد .
اثر بسيار نفيس و ارزشمند ديگري از دوره مغول كه با كمال تأسف از بين رفته است منبر چوبي مسجد علي (ع) است كه نويسنده راهنماي آثار تاريخي كاشان خود آنرا رؤيت كرده و هنر و ذوق بكار رفته در آن را ستوده است .نوش آباد در مكتوب حكيم افضل الدين كاشاني
نوش آباد در آن روزگاران از هويت مستقل و مجزايي برخوردار بوده است تا جايي كه اين امر بعنوان مثل در ميان عام و خاص رايج بوده است . موضوع از اين قرار است كه در قسمتي از نامه اي كه حكيم افضل الدين كاشاني احتمالاً به خواجه شمس الدين جويني در سال 678 هجري ـ و پس از كشته شدن بهاء الدين محمد پسر ارشد او ـ نوشته ، آمده است : «... اكنون آن مخدوم برجايست و اگر او را مي خواهي زنده انگار كه در كاشان است و تو به نوشاباد و نه از حيات تو اثري و مددي به حيات او مي رسيد و نه از حيات او اثري به حيات تو مي پيوست ، او چون زنده بود تمام از تو مستغني و تو همچنين زنده از او مستغني ...»
سعيد نفيسي در توضيح عبارت فوق مي نويسد : ظاهراً اين جمله «او در كاشانست و تو بنوشاباد» در حكم مثل يا تعبير مثلي است و چنانكه از ظاهر عبارت و مطلب پس و پيش آن معلوم مي شود در موردي استعمال مي شده كه دو چيز با آنكه نزديك به يكديگر بوده اند اثري در يكديگر نداشته و بهره اي به يكديگر نمي رسانيده اند .»
عنوان مخاطب نامه افضل الدين مشخص نيست گرچه در برخي آثار عنوان مخاطب تاج الدين محمد نوش آبادي آمده است .
از آنجا كه دوره تيموري از دوره هاي مهم تاريخ هنر و فرهنگ اسلامي مي باشد ـ گرچه آثار اين دوره بيشتر در خراسان و ماوراءالنهر متجلي است ـ ناگزيريم از اين دوره نيز در تاريخ نوش آباد نام ببريم و آن اينكه برخي بناي فوقاني مسجد علي و مأذنه بسيار زيباي آن را از اين دوره مي دانند كه البته قرينه و دليل قابل ملاحظه اي براي اثبات اين مدعا نيست .
دوره صفويه
با ظهور نوادگان شيخ صفي الدين اردبيلي و تشكيل دولت شيعي صفوي در ايران ، كاشان شيعه نشين مورد توجه و نظر خاص پادشاهان اين سلسله قرار گرفت تا جايي كه از كاشان بعنوان «پايتخت مذهبي» صفويه ياد شده است .
آثارمتعدد تاريخي مذهبي درنوشآباد از اين دوره نيز گواه اهميت و آباداني آن است.مسجد حاج سيد حسين (1042 ه) حسينيه توي ده (1123ه) بقعه امامزاده محمد (1003ه) سه درب مسجد جامع (1132ه و 1007ه) كتيبه مسجد علي (ع) (1003ه) منبر چوبي كنده كاري حسينيه شيخ آباد (1123ه) كه اكنون اثري از آن نيست و دهها كتيبه تاريخي ديگر ، همگي از آثار اين دوره ميباشد .يكي از دلايل توجه به نوش آباد در عصري كه از شيعه بعنوان مذهب رسمي جانبداري شديد مي شود ، وجود تعداد زيادي از مقابر سادات و نوادگان ائمه معصوم (ع) در نوش آباد است .
هجوم افغانها به نوش آباد
پس از پايان يافتن سيادت صفويان و هجوم افغانها به ايران منطقه كاشان دوبار مورد هجوم اين اقوام قرار گرفت . اما از همه دردناكتر ماجراي قتل و غارت مردم نوش آباد و چند روستاي ديگر بدست الله يار خان افغان پس از قتل نادرشاه افشار است . در همين حمله افغانهاست كه عالم جليل القدر سيد علي اكبر نوش آبادي به شهادت رسيده است . شرح اين واقعه در كتاب تاريخ كاشان چنين آمده است :
مع القصه بعد از آنكه نادرشاه افشار غالب و قاهر شد و افغانان را پس از هفت سال قلع و قمع فرموده از كسان خود حاكمي رئوف مخصوص تعمير و اداره كاشان و قم گماشت و دو سال منال ديواني را براي اداره و آبادي و جبران شكستگيهاي افغاني به صيغه تخفيف گذاشت و في الجمله آبادي حاصل شد كه ناگاه در سنه يكهزار و يكصد و شصت و يك هجري (1161ه) در حدود خراسان نادرشاه را قزلباشان به قتل رسانيده افغانان متفرق گشتند ؛ الله يارخان افغان به عزم حدود يزد با معدودي به جانب كاشان آمدند . حسنعلي خان حاكم دروازه هاي شهر را بسته و به اهالي قراء نوش آباد و علي آباد و نصرآباد و راوند و طاهرآباد و خزاق اعلام كرد كه از هر ديه جمعي مهيا شده اول الله يارخان مزبور را دفع دهند و بعد هر كس كه در اين سلطان گردش ذهاب و اياب نمايند و آذوقه و سيورساتي طلب نمايند جواب كنند . رعايا هجوم آورده الله يارخان و معدودي كه همراه داشت ، غافل از اينكه هفت هزار نفر از بستگان او اينك از منزل قم سوار شده فردا طلوع آفتاب وارد به اين حدود خواهند شد با تفنگهاي به چهارپاره ساچمه انباشته در كمال شدت و جسارت متعرض شدند . الله يارخان مختصر بنه و آقروقي كه داشت گذاشته به جانب قم كه آمده بود فرار كرد و رعايا تا منزل سن سن او را تعاقب كردند و در باغ شاه كه در ميان دهنار و شورآب است با پس ماندگان و كسان خود برخورد و چون پاسي از شب گذشته بود به سرعت تمام به دهنار آمده يكي از رعاياي ساروق را كه گله بان و آن شب حوالي جاده خوابيده بود بلد گرفته از راه آب شيرين از وسط لورگ مزرعه خوابق و جيلان آمده نسيم شبي در جعفرآباد و ساروق منزل نموده هنگام طلوع آفتاب سوار شده همان رعايا كه ديشب تا سن سن تعاقب كرده شب را در آنجا بسر آورده و الان روانه قراء خود بودند بالتمام را با شمشير گذرانيده سراشيب آمدند و دهات مزبوره را بالمره قتل و نهب و غارت و خراب كردند و بر احدي از مرد و زن رحم ننمودند .
حسنعلي حاكم كه از واقعه مستحضر شد از بيم آنكه به اصل شهر دست اندازي بكنند دروب حصار را بسته تفنگچيان و سنگ اندازان به برجها و باروها مهيا گشت ، اما از آنطرف چون (افغانها) غنيمت زياد بدست آورده بودند بي اعتنايي كرده به صوب مقصد شتافتند .
دوره قاجار و قحطي سالهاي 1288 و 1335 هجري قمري
كاشان در دوره قاجار و اواخر آن با مصيبتهايي چون قحطي ، سيل و فتنه نايب حسين كاشي مواجه بود . آنچه از اين جريانات كه با نوش آباد ارتباط دارد به آن اشاره خواهد شد .
در سال 1288 بر اثر خشكسالي و كمبود غله و حبوبات ، قحطي سختي كه در اين دو قرن بي سابقه بود تعداد زيادي از مردم كاشان و حومه را به كام مرگ كشانيد .
در سال 1335 هـ.ق كه در نوش آباد به سال گراني مشهور است ، بدنبال يك خشكسالي ، قحطي وحشتناكي نوش آباد را دچار مصيبت كرد .
در جريان اين بلاي هولناك ـ كه بسياري از مردم مجبور به ترك آبادي شدند ـ بنا به گفته شاهدان عيني از مردم يا جان باختند و يا مجبور به ترك آبادي شدند . از كساني كه توانستند خود را به اواخر بهار سال بعد برسانند از اين مصيبت جان سالم بدر بردند . پيران و سالخوردگان از اين جريان داستانهاي دلخراشي بازگو مي كنند .
دو سيل ويرانگر در سالهاي 1284 و 1339 هجري قمري
نوش آباد بواسطه موقعيت نامساعد جغرافيايي از ديرباز در مسير سيلابهاي مخرب بهاري خشكرودهاي دامنه هاي بالادست مي باشد . بزرگترين خشك رود كاشان رودخانه سوك چم است كه از كنار نوش آباد مي گذرد . طغيان اين خشك رود باعث سيلابهاي ويرانگر مي شود .
در كتاب تاريخ كاشان آمده است :«در سال 1284 ه.ق اوايل بهار بر اثر ريزش متناوب باران به مدت 3 شبانه روز سيلي عظيم ، كاشان و اطراف آن را درنورديد . از جمله مناطقي كه آب در خانه ها و مزارع آن افتاد نوش آباد بود كه باعث شد تا مزارع و خانه ها ويران و قناتها تخريب و كوبيده گردد . كار به جايي كشيد كه مردم دل از خانه ها و املاك و زندگاني خود برداشته و با غوغا و تضرع و زاري دست دعا و نيايش به درگاه بي نياز برداشتند . گويا دعاي خسته دلان مستجاب شد . ناگاه ابر مرتفع و آفتاب نمايان شد . همه عقيده داشتند كه اگر 4 ساعت اين باران ادامه پيدا مي كرد كاشان و توابع آن بكلي ويران مي شد .
بر اثر اين تخريب زيانهاي مالي فراوان به اهالي وارد آمد و بواسطه كوبيده شدن قناتها و خرابي باغ و مزارع زمينها 2 الي 3 سال لم يزرع باقي ماند .»
بيست و هفتم فروردين سال 1339 ه.ق سيل عظيم و بنيان كن نوش آباد را طعمه خود ساخت . مردم نوش آباد كه از طريق ملا حبيب الله شريف قبل از واقعه از سيل خبردار شده بودند به خيال اينكه يك سيلاب معمولي است دروازه قياس آباد كه در مسير سيل قرار داشت را بوسيله خاك و سنگ لحد گرفتند .
پاسي از شب گذشته بود كه سيل مهيبي وارد نوش آباد شد . چون هنوز تعدادي از مردم بيدار بودند بقيه اهالي را از خواب بيدار كرده و راهي بيابانهاي شرقي نوش آباد كه از سيل در امان بود پناه بردند .
بجز محلات جويباره ، ولي دايه و شيخ آباد سيل در محلات ديگر جاري شد و خانه هاي اهالي را تخريب كرد . اما بناهايي مانند حسينيه توي ده و بيشتر مساجدي مانند مسجد جامع و مسجد علي كه مستحكم بودند ازسيل مصون ماندند . اما بناهايي مانند مسجد موسي بن جعفر و حسينيه بالاده تخريب شد . قلعه سي زن تخريب نشد منتهي آب به داخل آن نفوذ كرد .
در اين سيل خانواده شخصي بنام سيد يحيي بر اثر ويراني منزلشان در زير آوار كشته شدند . افرادي كه خانه هايشان تخريب شده بود به خانه هايي كه در محلات جويباره و ... قرار داشت و صاحبان آن بر اثر قحطي آن منازل را متروك گذاشته بودند ، پناه بردند .
غائله نايب حسين و پسرانش
يك گروه از اشراري كه تا سال 1337 ه .ق به مدت چند دهه ، در كاشان و اطراف آن به شرارت ، تجاوز و آدم كشي پرداخت ، نايب حسين و پسرانش بودند .
در نامه اي كه انجمن ولايتي كاشان در اين مورد در تاريخ 1328 ه . ق به تهران ارسال داشته از نوش آباد نيز كه در اين تجاوزات دچار ناامني و غارت شده است نام مي برد .
جريان كامل اين وقايع در كتاب «تاريخ اشرار كاشان» و «كاشان در جنبش مشروطه ايران» شرح داده شده است .
نوش آباد نيز در طي اين مدت ـ همانطور كه آورده شد ـ از آزار و اذيت اين جماعت در امان نماند . گفته مي شود تعدادي از اشرار نوش آباد كه به خدمت نايب حسين و فرزندانش درآمده بودند ، حتي پس از اعدام نايب حسين هم به شرارت ادامه مي دادند كه نهايتاً دستگير و اعدام شدند .
در كتاب تاريخ اشرار كاشان نيز به قتل يكي از اهالي نوش آباد به نام مند علي آقاجوني در ارتباط با نايبيان اشاره شده است . خاطره اي كه از اواخر كار نايبيان در ذهن سالخوردگان نقش بسته است واقعه ورود سردار لشكر «ماشاالله خان» و نيروهايش به نوش آباد است كه يك شبانه روز در نوش آباد به سر بردند . ماشاالله خان آن شب را در قلعه «سي زان» كه آن زمان مسكوني بود سپري كرد و نيروهاي همراهش در خانه هاي اهالي به سر بردند .
مكتب خانه هاي دوره قاجار و اولين مدرسه دولتي
در كنار آب انبار توي ده مكان درب ضلع جنوبي حسينيه جايي جايي كه بازار كسب و كار و تجارت بود چند كودك ريز و درشت در مكتب استاد حسين بيدگلي به يادگيري و تحصيل علم مشغول بودند . اين صوفي پاك نهاد كه در آن شلوغي بازار و هياهوي ميدان در مغازه عطاري خود به كار تعليم مي پرداخت در درس جديتي وافر داشته و بنا به رسم معلمان و مكتب داران قديم ، دانش آموزان چموش را جهت تأديب از تركه هاي آبدار نيز بي نصيب نمي گذاشت . اين مكتب دار كه اهل بيدگل بود و در نوش آباد مقيم شده بود اولين معلم مكتب در نوش آباد است كه ما آنرا به اسم مي شناسيم . او در منزل خود نيز كه مقابل مسجد حاج سيد حسين قرار داشت پذيراي شاگردان بود تعداد اين شاگردان البته از چند نفر تجاوز نمي كرد . از جمله آنها مي توان به آقا كاظم قريشي ، غلامحسين اميني و ارباب ميرزا حسين فرزين اشاره كرد . اين مكتب خانه در حدود سالهاي 1290 هجري شمسي داير بود .
چند سالي پس از آن مكتب خانه ديگري نيز در ميدان حاج لطيف (ميدان امام) محله توي ده داير شد كه ملامحمد حسين راجي آنرا اداره مي كرد . در مكتب خانه ها عم جزء ( پنجه الحمد ) ، كتاب اول و دوم تدريس مي شد و در كلاسهاي بالاتر ديوان حافظ و بوستان و گلستان سعدي از منابع درسي بود . ظاهراً اين ملامحمد حسين ميانه خوبي با حافظ نداشته و با اكراه از ديوان او استفاده مي كرده است ، بدليل اينكه در اشعار وي از مي و معشوق و شراب و جام سخنها رفته است .
مكتب خانه اي نيز در سال 1312 هجري شمسي در صحن زيارت شاهزاده اسحاق در محله بالاده داير بوده است . اساتيد اين مكتب خانه كه به دعوت سيد ميرزا جلال زادگان هرروزاز بيدگل به نوشآباد ميآمدندسيدتقيو سيد مهدي معلم ( برادران مصباحي ) بودند . اين مكتب خانه حدود 12 تا 15 نفر دانش آموز داشت كه غالب آنها فرزندان ماليكن و اربابان آنروز بودند ، از ميان آنها مي توان به ارباب يحيي ، حاجي عباس محلوجي ، ارباب اسداله و نوراله خان اميني اشاره كرد . اجرت هفتگي معلمان 5 ريال بود كه از هر شاگردي مبلغ 3 ريال در هفته دريافت مي شد .
مكتب خانه مسجد آقا (امام حسين«ع») در محله توي ده نيز از جمله مكتب خانه هاي آنروز بود . محل كلاس اين مكتب در طبقه زيرين همين مسجد بود كه ما جز از يك دانش آموز آن ، حسين آقا سادات الحسيني ، از ديگر دانش آموزان و معلم آن خبر نداريم . آنروزها به علت كمبود كاغذ ، شاگردان از لوح حلبي جهت مشق و بازنويسي درس استفاده مي كردند .
در اين دوران البته مردم از تعليمات معنوي ملا آقا حسين ، ملا محمد صادق ، آقاصدرا و سيد ميرزا جلال زادگان و ... نيز بهره مي بردند .در سال 1316 هجري شمسي اولين مدرسه دولتي با نام محتشم (در محلي كه قبلاً خانه ديوان و مخصوص امور قضايي در نوش آباد بوده و در سال سيلي تخريب شده بود) بنا شد .
جولابافي ،پرورش كرم ابريشم و قالي بافي در دوره قاجار
قبل از اشتغال به قالي بافي مردم نوش آباد به صنعت جولابافي و پرورش كرم ابريشم مشغول بودند .
جولابافي نوعي بافندگي دستي بود . مواد آن پنبه و پشم بود و محصولات آن كرباس (متقال) كه براي لباس و شال تنباكو استفاده مي شد .
پرورش كرم ابريشم نيز از ديگر مشغوليتهاي خانواده هاي نوش آباد بود . از آنجا كه در دوره قاجار وضعيت آب و هوا در نوش آباد معتدل بود و دشتها و باغهاي وسيع تا كيلومترها و بلكه فرسنگها آنرا احاطه كرده بود و قناتها پررونق و پرآب بود و بقول مرحوم حاج غلامعلي شيراني باغات دشتهايي مانند دولت آباد ـ كه اكنون هيچ اثري از آن نيست ـ به باغات فين تنه مي زد ، اين صنعت رونق فراوان داشت . پس از اينكه كرم ابريشم به پيله تبديلميشدآنرا در كارگاههاي داخل نوش آباد شرافه كرده و به كاشان صادر مي كردند . اما به علت خشك شدن مزارع و گرماي شديد هوا اين صنعت در نوش آباد بكلي متروك شد .
صنعت قالي بافي پس از سال سيلي (1339 ه. ق) از كاشان به نوش آباد آورده شد . اين كار توسط ربابه خانم دختر ملاحبيب الله شريف و همسر ملاحسين نوش آبادي صورت گرفت به اين ترتيب كه 7 دار قالي بنا كرد و ضمن اينكه شاگرداني به خدمت گرفت از كاشان نيز استادكار اجير ميكرد . كمكم قالي بافي در نوش آباد رونق گرفت مردم ابتدا قالي مزدي براي سرمايه گذاران مي زدند اما پس از مدتي خود به زدن دار قالي همت گماشتند .